عقاید شیخ بهائیشیخ بهائی بدون تردید از علما و فقهای امامیه بوده، و آثار او گواه روشنی بر تشیع اوست. ازینرو اصرار بعضی منابع عامه در اینکه او را سنّی به شمار آورند، بیهوده است. فهرست مندرجات۲ - علت شبهه در مذهب بهائی ۳ - ایراد علمای شیعه به بهائی ۴ - نظر بهائی به اقوال و آثار عامّه ۵ - اظهار ارادت بهائی به شیعه ۶ - توجه منابع صوفیه به ایشان ۷ - تصوف شیخ بهائی ۸ - شواهد بر تمایل وی به تصوّف ۹ - ایراد علمای شیعه به تصوف بهائی ۱۰ - تمایل بهائی به عرفان ۱۱ - شیخ بهائی از دیدگاه مجلسی ۱۲ - آشنایی ایشان با علوم غریبه ۱۳ - دیدگاه بهائی در مورد علوم مختلف ۱۴ - شواهدی بر عدم انتساب بهائی به تصوف ۱۵ - فهرست منابع ۱۶ - پانویس ۱۷ - منبع ۱ - دیدگاه برخی در مورد تسنن بهائیمحبّی [۱]
محمدامین بن فضل الله محبی، خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، ج۳، ص۴۴۰ـ۴۴۱، بیروت.
و خَفاجی [۲]
احمد بن محمد خفاجی، ریحانة الالباء و زهرة الحیاة الدنیا، ج۱، ص۱۰۴، چاپ سنگی بولاق ۱۲۷۳.
بر این باورند که بهائی تسنّن خود را از شاه عباس، که شیعه بود، پنهان میکرد و او را تنها به سبب افراطی که در محبّت ائمه شیعه داشته است شیعه شمردهاند. [۳]
بطرس بستانی، کتاب دائرة المعارف، ج۱۱، ص۴۶۳، بیروت.
[۴]
برای پاسخ قاطع امینی به محبّی رجوع کنید به، عبدالحسین امینی، ج۱۱، ص۲۵۲، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج ۱۱، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۲ - علت شبهه در مذهب بهائیاحتمالاً مهمترین سبب این اشتباه، مشی و سلوک خودِ بهائی است؛ وی در سفرهای خود تقیه میکرد و به سبب مشرب عرفانی خود با هر ملّتی به اقتضای مذهب ایشان رفتار مینمود. ازینرو هرکس او را هم عقیده با خود میپنداشت. [۵]
ایرانیکا، ذیل مادّه.
خود وی صریحاً به این شیوه رفتاری در قصیده وسیلة الفوز والامان اشاره کرده است. [۶]
محمدباقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۷، ص۶۶ـ۶۷، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
[۷]
یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، ج۱، ص۱۹، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
[۸]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۳۱۸ـ ۳۱۹، تهران ۱۳۶۹ ش.
۳ - ایراد علمای شیعه به بهائیبعضی علمای شیعه از تسامح بهائی در برخورد با مذاهب دیگر ایراد گرفته و در توثیق او تردید کردهاند، [۹]
برای موارد فوق و پاسخ به آنها رجوع کنید به، محسن امین، ج۹، ص۲۴۲ـ۲۴۳، اعیان الشیعه، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۰]
ایرانیکا، ذیل ماده.
ولی آنچه مسلم است شیخ بهائی فقیه شیعی معتدلی بوده است.۴ - نظر بهائی به اقوال و آثار عامّهایشان به شیوه قدما به اقوال و آثار عامّه نظر داشته است. برای نمونه، بر کشّاف زمخشری حاشیه نوشته و حاشیهاش بر تفسیر بیضاوی علی رغم ناتمام ماندن آن، از بهترین حواشی این تفسیر شمرده شده است. [۱۱]
محسن امین، اعیان الشیعه، ج۹، ص۲۴۴، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۲]
محمدباقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۷، ص۵۹، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
۵ - اظهار ارادت بهائی به شیعهدر مواردی بین او و علمای مذاهب دیگر مباحثات کلامی واقع شده که در آنها بهائی از عقیده امامیّه دفاع کرده است [۱۳]
محمدباقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۷، ص۱۷۱، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
[۱۴]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۳۱۹، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۱۵]
نعمت الله بن عبدالله جزایری، الانوار النعمانیه، ج۱، ص۹۳ـ۹۴، چاپ محمدعلی قاضی طباطبایی، تبریز ۱۳۸۲.
[۱۶]
محمد بن سلیمان تنکابنی، کتاب قصص العلماء، ج۱، ص۲۳۷، تهران.
[۱۷]
بطرس بستانی، کتاب دائرة المعارف، ج۱۱، ص۴۶۳، بیروت.
و مهمتر از همه در اشعار عربی خود علاوه بر اظهار ارادت و اخلاص کامل به ائمّه شیعه و اشتیاق به زیارت قبور ایشان، [۱۸]
محمدباقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۷، ص۷۰ـ۷۱، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
[۱۹]
محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الا´مل، ج۱، ص۱۵۹، چاپ احمد حسینی، ج ۱، بغداد (تاریخ مقدمه ۱۳۸۵)، ۱۳۸۵.
[۲۰]
عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱۱، ص۲۷۳ـ۲۷۹، ج ۱۱، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
در مواردی از مخالفان آنها تبری جسته است. [۲۱]
نعمت الله بن عبدالله جزایری، الانوار النعمانیه، ج۱، ص۱۲۴ـ۱۲۵، چاپ محمدعلی قاضی طباطبایی، تبریز ۱۳۸۲.
[۲۲]
محمدباقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۷، ص۷۲، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
[۲۳]
ایرانیکا، ذیل ماده.
۶ - توجه منابع صوفیه به ایشاناز سوی دیگر، بهائی در کسوت فقر و درویشی بوده و علی رغم آمدوشد به دربار صفوی مشرب تصوف و عرفان داشته است و بنابراین مورد توجه منابع صوفیه قرار گرفته و گاه یک صوفی تمام عیار معرّفی شده است. حتی کیخسرو اسفندیار [۲۴]
کیخسرو اسفندیار، دبستان مذاهب، ج۱، ص۴۷، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۶۲ ش.
از تمایل بهائی به زردشتیگری سخن به میان آورده است. [۲۵]
برای پاسخ معصوم علیشاه به این توهّم رجوع کنید به، محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، ج۲، ص۲۵۲، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ ش.
۷ - تصوف شیخ بهائیمعصوم علیشاه [۲۶]
محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۱، ص۱۸۳، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ ش.
[۲۷]
محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۳۲۲، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ ش.
[۲۸]
محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۲۱۵، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ ش.
بهائی را همراه با بسیاری از بزرگان شیعه چون میرداماد، میرفندرسکی، ملاصدرا، مجلسی اول و فیض کاشانی به سلسله نوربخشیه و نعمة اللهیه منتسب کرده و او را خلیفه شیخ محمد مؤمن سبزواری، از خلفای نوربخشیّه، دانسته است. آنچه بیش از هرچیز تصوّف بهائی را قوّت بخشیده کلمات و اشعار خود اوست. [۲۹]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، کلیات اشعار و آثار فارسی شیخ بهائی، چاپ سعید نفیسی، تهران.
۸ - شواهد بر تمایل وی به تصوّفبهائی در کشکول نیز که آیینه افکار و گرایشهای باطنی اوست، سخنان فراوانی از اکابر صوفیه مانند شیخ عبدالقادر گیلانی، [۳۰]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۲، ص۲۴۰، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
جُنید بغدادی، [۳۱]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۲۲۹، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۲]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۲، ص۳۰۵، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
حسین بن منصور حلاّج، [۳۳]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۳۰۱، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۴]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۳۱۲ـ۳۱۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۵]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۳۱۵، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
حسن بصری، [۳۶]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۳۱۱، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۷]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۳، ص۲۳۰، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۸]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۳، ص۳۰۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
رابعه عدویه [۳۹]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۳۲۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۰]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی ، الاربعون حدیثاً ، ص ۲۸۳، قم ۱۴۱۵.
[۴۱]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، العروة الوثقی: تفسیر سوره الحمد، ص ۱۱۱، چاپ اکبر ایرانی قمی، قم ۱۴۱۲.
و سفیان ثوری [۴۲]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۳۲۵، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۳]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۲، ص۲۵۱، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
نقل کرده و در بعضی موارد آنها را ستوده است. او در آثار خود از محیی الدین ابن عربی با عباراتی مانند جمال العارفین، شیخ جلیل، کامل، عارف و واصل صمدانی تجلیل کرده است [۴۴]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۴۷، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۵]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۲، ص۳۳۵، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۶]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۲، ص۳۴۹، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۷]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۳، ص۵۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۸]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۳، ص۳۲۱، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۹]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی ، الاربعون حدیثاً ، ص ۱۱۴، قم ۱۴۱۵
[۵۰]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی ، الاربعون حدیثاً ، ص ۱۱۶، قم ۱۴۱۵
[۵۱]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی ، الاربعون حدیثاً ، ص ۴۳۴، قم ۱۴۱۵
و در تفسیر العروة الوثقی [۵۲]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، العروة الوثقی: تفسیر سورة الحمد، ج۱، ص۱۱۵، چاپ اکبر ایرانی قمی، قم ۱۴۱۲.
و خاتمه مفتاح الفلاح [۵۳]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، مفتاح الفلاح، ج۱، ص۷۷۷، مع تعلیقات محمد اسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۵.
در تفسیر آیه ایّاک نعبد و ایّاک نستعین، کلام امام صادق علیهالسلام را به «انّی انااللّه» گفتنِ شجره طور تشبیه کرده و بیت منسوب به شبستری (روا باشد اناالحق از درختی...) را در تأیید نظر خود آورده است. نیز در کشکول [۵۴]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۱۱۵، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
پس از تجلیل و تکریم فراوان از بایزید بسطامی، به نقل از علامه حلی و ابن طاووس و فخررازی، و نیز براساس عقیده صوفیان، او را سقّای امام صادق علیهالسلام دانسته است. [۵۵]
محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۱، ص۱۹۷، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ ش.
همچنین از مهمترین شواهد بر تمایل وی به تصوّف، تعظیم او از مولوی و ارادت به اوست؛ در کشکول [۵۶]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۱۳ـ۱۴، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۷]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۲۷۶ـ۲۷۷، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۸]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۲، ص۷ـ ۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
بیش از دیگران از او شعر نقل کرده است و در اشعاری که به وی منسوب است [۵۹]
محمدباقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۸، ص۷۴، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
مثنوی مولوی را «قرآن بر زبان پهلوی» خوانده است. [۶۰]
درباره نظر بهائی درباره مثنوی رجوع کنید به، محمدطاهر بن محمد حسین قمی، ج۱، ص۳۷۲، تحفة الاخیار: بحثی در پیرامون آراء و عقاید صوفیه، چاپ داوود الهامی، قم ۱۳۶۹ ش.
مجموع اشارات فوق و نیز عبارات دیگری از بهائی، شخصیت عرفانی او را نزد صوفیّه قوّت بخشیده است.۹ - ایراد علمای شیعه به تصوف بهائیبعضی علمای شیعه نیز بر او به دلیل تمایلش به تصوّف و بعضی موارد دیگر ایراد گرفتهاند. [۶۱]
برای تفصیل این ایرادها و پاسخ به آنها رجوع کنید به، محمد بن سلیمان تنکابنی، ج۱، ص۲۴۰ـ۲۴۲، کتاب قصص العلماء، تهران.
۱۰ - تمایل بهائی به عرفانآنچه مسلّم است بهائی بیش از سایر علما و فقهای امامیّه تمایل به عرفان داشته است. به گفته علامه مجلسی، وی اهل چله نشینی و ریاضات شرعی بوده و به شاگرد خود محمدتقی مجلسی تعلیم ذکر داده است. [۶۲]
رسول جعفریان، دین و سیاست در دوره صفوی، ج۱، ص۲۶۶، قم ۱۳۷۰ ش.
[۶۳]
رسول جعفریان، «رویارویی فقیهان و صوفیان در عصر صفویان»، ج۱، ص۱۲۵، کیهان اندیشه، ش ۳۳ (آذر و دی ۱۳۶۹).
[۶۴]
محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۱، ص۲۸۴، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ ش.
اگر تصوّف را به معنای ترک تعلّقات دنیوی و مجاهده بانفس و کسب کمالات روحانی بدانیم، بهائی سهم وافری از آن داشته است.وی در مراقبه و تزکیه نفس کم نظیر بوده و کراماتی نیز بدو منسوب است؛ مزار او نیز مورد استشفا و توجه است. [۶۵]
علی اصغر بن محمد شفیع جاپلقی بروجردی، ظرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، ج۲، ص۳۹۳، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰.
۱۱ - شیخ بهائی از دیدگاه مجلسیمحمدتقی مجلسی، که خود فقیه و محدث بلندآوازهای است، برای شیخ بهائی مقامی قدسی قائل بوده و اقدام به نگارش شرح من لایحضره الفقیه به نام روضة المتّقین را براساس رؤیایی که نقل میکند، از برکات استادش دانسته و معتقد بوده است که به امر او این شرح را نگاشته است. [۶۶]
محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۷ـ۱۸، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳.
[۶۷]
محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۲، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳.
[۶۸]
محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۱۴، ص۴۳۳ـ۴۳۴، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳.
۱۲ - آشنایی ایشان با علوم غریبههمچنین، بعضی منابع [۶۹]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۳۰۳، تهران ۱۳۶۹ ش.
آگاهی او بر علوم غریبه را غیر اکتسابی و مرهون تصفیه باطن دانسته اند. محمدتقی مجلسی [۷۰]
محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ج۱، ص۱۴، قم ۱۴۱۴.
نیز شرحی در اطلاّ ع وسیع بهائی از علم جَفر به طریق غیرعادی، آورده است.۱۳ - دیدگاه بهائی در مورد علوم مختلفاز سوی دیگر بهائی مانند سایر عُرفا، در حکمت و فلسفه تبرّزی از خود نشان نداده و به کلام نیز بی اعتنا بوده است. در الحدیقة الهلالیة [۷۱]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الحدیقة الهلالیة: شرح دعاء الهلال من الصحیفة السجادیه، ج۱، ص۸۳، چاپ علی موسوی خراسانی، قم ۱۴۱۰.
قول فلاسفه مبنی بر امتناع خرق افلاک را قاطعانه رد کرده و ادله آنان را بر اثبات این ادعا بسیار ضعیف دانسته است («دونَ ثبوته خَرطُ القتاده»). در دو مثنوی نان و حلوا و شیروشکر و بعضی اشعار دیگر خود نیز با طعن زدن به بسیاری از کتب معقول، بر عدم تأثیر آنها در نجات آدمی اصرار ورزیده و گوهر سعادت را در آموختن «علم عاشقی» دانسته و مابقی را «تلبیس ابلیس شقی» خوانده است. همچنین «علم رسمی» را که «سر به سر قیل است و قال» بی حاصل خوانده است. [۷۲]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، کلیات اشعار و آثار فارسی شیخ بهائی، ج۱، ص۱۵۴، چاپ سعید نفیسی، تهران.
در کشکول [۷۳]
محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۴، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
نیز که شکوهها و احوال درونی خود را تحت عنوان «سانحة» آورده، ضمن شرح مواجید و اذواق روحانی خود، از فساد زمانه و تصدّی جهّال بر امر تدریس و کساد علم اظهار ملالت کرده و از صرف عمر در تحصیل علومی که گوهر سعادت را به همراه ندارند تحذیر کرده است.۱۴ - شواهدی بر عدم انتساب بهائی به تصوفبا اینهمه، در بعضی منابع به بیزاری بهائی از صوفیان و دراویش زمان خود و آداب و عقاید ایشان اشاره شده است. [۷۴]
محمدعلی بن صادقعلی کشمیری، کتاب نجوم السماء فی تراجم العلماء، ج۱، ص۳۳، قم.
[۷۵]
آقامحمدعلی کرمانشاهی، خیراتیّه در ابطال طریقة صوفیّه، ج۲، ص۳۹۷، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۲.
خود بهائی نیز در داستان رمزی گربه و موش ((درباره محتویات، اصالت این اثر و انتساب آن به بهائی رجوع کنید به [۷۶]
مجتبی مینوی، «موش و گربه مجلسی»، ج۱، ص۴۹ـ۵۵، یغما، سال ۸، ش ۲ (اردیبهشت ۱۳۳۴).
[۷۷]
کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیة الله العظمی مرعشی نجفی مدّظله العالی، ج۸، ص۶۱، نگارش احمد حسینی، قم ۱۳۵۴ـ۱۳۷۶ ش.
[۷۸]
احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، ج۲، ص۱۷۲۶، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۱ ش.
) و در اشعارش از صوفیان سالوس و ریایی انتقاد شدیدی کرده است. ازینرو از بعضی علمای شیعه در دفاع از بهائی و عدم انتساب او به تصوّف اصطلاحی شواهدی نقل شده است. [۷۹]
محمد بن حسن حرّ عاملی، الاثناعشریه، ج۱، ص۱۶، چاپ مهدی لازوردی و محمد درودی، قم ۱۴۰۰.
[۸۰]
محمد بن حسن حرّ عاملی، الاثناعشریه، ج۱، ص۳۴، چاپ مهدی لازوردی و محمد درودی، قم ۱۴۰۰.
[۸۱]
محمد بن حسن حرّ عاملی، الاثناعشریه، ج۱، ص۵۳، چاپ مهدی لازوردی و محمد درودی، قم ۱۴۰۰.
[۸۲]
محمدعلی بن صادقعلی کشمیری، کتاب نجوم السماء فی تراجم العلماء، ج۱، ص۳۲ـ۳۳، قم.
[۸۳]
محسن امین، اعیان الشیعه، ج۹، ص۲۴۲، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۸۴]
عباس قمی، سفینة البحار و مدینة الحکم و الا´ثار، ج۲، ص۵۸، بیروت.
[۸۵]
مقدمه نفیسی، ص ۴۶ـ۴۷، محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، کلیات اشعار و آثار فارسی شیخ بهائی، چاپ سعید نفیسی، تهران.
[۸۶]
در ردّ نفیسی، عبدالحسین امینی، ج۱۱، ص۲۸۳ـ۲۸۴، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج ۱۱، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
نهایتاً، انتساب بهائی به تصوّف نه به معنای تأیید تصوّف و درویشی مصطلح و رایج در عصر صفوی بلکه تنها به دلیل تمایلات عرفانی او در آثار و اشعارش بوده است. [۸۷]
محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۱، ص۲۰۳، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ ش.
[۸۸]
محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۱، ص۲۲۸، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ ش.
۱۵ - فهرست منابع(۱) لطفعلی بن آقاخان آذر بیگدلی، آتشکده آذر، چاپ جعفر شهیدی، چاپ افست تهران ۱۳۳۷ ش. (۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۳) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الروضة النضرة فی علماءِ القرن الحادی عشرة، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰. (۴) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: احیاء الداثر من القرن العاشر، چاپ علی نقی منزوی، تهران ۱۳۶۶ ش. (۵) آقامحمدعلی کرمانشاهی، خیراتیّه در ابطال طریقة صوفیّه، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۲. (۶) ابن صابونی، کتاب تکمله اکمال الاکمال فی الانساب و الاسماء و الالقاب، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۷) دوین جی استوارت، «شیخ بهائی و ' کشکول، او»، ترجمه حسین معصومی همدانی، نشر دانش، سال ۱۱، ش ۳ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۰). (۸) اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، تهران ۱۳۵۰ ش. (۹) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش. (۱۰) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مطلع الشمس، چاپ تیمور برهان لیمودهی، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۱ـ۱۳۰۳، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۳ ش. (۱۱) عبدالله بن عیسی افندی اصفهانی، تعلیقه امل الا´مل، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۱۰. (۱۲) عبدالله بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱. (۱۳) محسن امین، اعیان الشیعه، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۱۴) عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج ۱۱، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷. (۱۵) تقی الدین محمد بن محمد اوحدی بلیانی، عرفات العاشقین، نسخه عکسی از نسخه خطی موجود در کتابخانه ملک، ش ۵۳۲۴. (۱۶) یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم. (۱۷) ابراهیم برهان آزاد، «دو نکته مربوط بشرح حال شیخ بهائی»، یغما، سال ۱۳، ش ۳ (خرداد ۱۳۳۹). (۱۸) بطرس بستانی، کتاب دائرة المعارف، بیروت. (۱۹) محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الاربعون حدیثاً، قم ۱۴۱۵. (۲۰) محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، جامع عباسی، چاپ سنگی تهران ۱۳۲۸. (۲۱) محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الحدیقة الهلالیة: شرح دعاء الهلال من الصحیفة السجادیه، چاپ علی موسوی خراسانی، قم ۱۴۱۰. (۲۲) محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، العروة الوثقی: تفسیر سورة الحمد، چاپ اکبر ایرانی قمی، قم ۱۴۱۲. (۲۳) محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، کتاب المخلاة، مصر۱۳۱۷. (۲۴) محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، الکشکول، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲۵) محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، کلیات اشعار و آثار فارسی شیخ بهاءالدین محمد العاملی مشهور به شیخ بهائی، چاپ غلامحسین جواهری، تهران. (۲۶) محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، کلیات اشعار و آثار فارسی شیخ بهائی، چاپ سعید نفیسی، تهران. (۲۷) محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، مع تعلیقات محمد اسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجائی، مشهد ۱۳۷۲ ش. (۲۸) محمد بن حسین بهاءالدین عاملی، مفتاح الفلاح، مع تعلیقات محمد اسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۵. (۲۹) محمد بن سلیمان تنکابنی، کتاب قصص العلماء، تهران. (۳۰) ذبیح الله ثابتیان، اسناد و نامههای تاریخی دوره صفویه، تهران ۱۳۴۳ ش. (۳۱) علی اصغر بن محمد شفیع جاپلقی بروجردی، ظرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰. (۳۲) محمدشفیع بن علی اکبر جاپلقی بروجردی شفیعا، روضة البهیة فی طرق الشفیعیه، چاپ سنگی تهران ۱۲۸۰. (۳۳) نعمت الله بن عبدالله جزایری، الانوار النعمانیه، چاپ محمدعلی قاضی طباطبایی، تبریز ۱۳۸۲. (۳۴) رسول جعفریان، دین و سیاست در دوره صفوی، قم ۱۳۷۰ ش. (۳۵) رسول جعفریان، «رویارویی فقیهان و صوفیان در عصر صفویان»، کیهان اندیشه، ش ۳۳ (آذر و دی ۱۳۶۹). (۳۶) محسن جهانگیری، «شرح احوال و ذکر آثار و نقل افکار شیخ بهائی»، فلسفه، نشریه اختصاصی گروه آموزشی فلسفه، ش ۱، ضمیمه مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (بهار ۱۳۵۵). (۳۷) محمدعلی حبیب آبادی، مکارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۳، اصفهان ۱۳۵۱ ش. (۳۸) محمد بن حسن حرّ عاملی، الاثناعشریه، چاپ مهدی لازوردی و محمد درودی، قم ۱۴۰۰. (۳۹) محمد بن حسن حرّ عاملی، امل الا´مل، چاپ احمد حسینی، ج ۱، بغداد (تاریخ مقدمه ۱۳۸۵)، ۱۳۸۵. (۴۰) حسن بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۶۴ ش. (۴۱) محمدهاشم خراسانی، کتاب منتخب التواریخ، تهران ۱۳۱۷ ش. (۴۲) احمد بن محمد خفاجی، ریحانة الالباء و زهرة الحیاة الدنیا، چاپ سنگی بولاق ۱۲۷۳. (۴۳) محمدباقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲. (۴۴) ابراهیم دیباجی، «کفاره روزه ایکه خوردم رمضان: شرح از جامی، شیخ بهائی، و اسیری لاهیجی»، وحید، سال ۴، ش ۴ (فروردین ۱۳۴۶). (۴۵) ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، آثار ملی اصفهان، تهران ۱۳۵۲ ش. (۴۶) جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیة، بیروت ۱۹۷۸. (۴۷) عبدالوهاب بن علی سُبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶. (۴۸) یوسف الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربه، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰. (۴۹) کیوان سمیعی، «تسامحات ادبی»، یادگار، سال ۲، ش ۲ (مهر ۱۳۲۴). (۵۰) جان شاردن، سفرنامه شاردن، ترجمة اقبال یغمایی، تهران ۱۳۷۲ـ۱۳۷۵ ش. (۵۱) ولی قلی بن داوودقلی شاملو، قصص الخاقانی، چاپ حسن سادات ناصری، تهران ۱۳۷۱ ش. (۵۲) علی شریعتی، راهنمای خراسان، تهران ۱۳۶۳ ش. (۵۳) محمد بن علی شریف لاهیجی، محبوب القلوب، عکس نسخه خطی. (۵۴) محمدمظفر حسین بن محمد یوسفعلی صبا، تذکره روز روشن، چاپ محمد حسین رکن زاده آدمیت، تهران ۱۳۴۳ ش. (۵۵) محمد بن احمد طالوی ارتقی، سانحات دمی القصر فی مطارحات بنی العصر، چاپ محمد مرسی خولی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۵۶) محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴. (۵۷) قدری حافظ طوقان، تراث العرب العلمی فی الریاضیات و الفلک، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۶۳). (۵۸) حسین بن عبدالصمد عاملی، وصول الاخیار الی اصول الاخبار، چاپ عبداللطیف کوهکمری، قم ۱۴۰۱. (۵۹) محمدعلی عبرت نائینی، تذکره مدینة الادب، چاپ عکسی تهران ۱۳۷۶ ش. (۶۰) نصرالله فلسفی، زندگانی شاه عباس اول، تهران ۱۳۶۴ ش. (۶۱) محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آئینة آثار، مشهد ۱۳۷۴ ش. (۶۲) عباس قمی، سفینة البحار و مدینة الحکم و الا´ثار، بیروت. (۶۳) عباس قمی، فوائد الرضویه: زندگانی علمای مذهب شیعه، تهران، تاریخ مقدمه ۱۳۲۷ ش. (۶۴) عباس قمی، کتاب الکنی والالقاب، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم. (۶۵) محمدطاهر بن محمد حسین قمی، تحفة الاخیار: بحثی در پیرامون آراء و عقاید صوفیه، چاپ داوود الهامی، قم ۱۳۶۹ ش. (۶۶) کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیة الله العظمی مرعشی نجفی مدّظله العالی، نگارش احمد حسینی، قم ۱۳۵۴ـ۱۳۷۶ ش. (۶۷) محمدعلی بن صادقعلی کشمیری، کتاب نجوم السماء فی تراجم العلماء، قم. (۶۸) کیخسرو اسفندیار، دبستان مذاهب، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۶۲ ش. (۶۹) مظفربن محمدقاسم گنابادی، تنبیهات المنجمین، چاپ سنگی (ایران) ۱۲۸۴. (۷۰) محمد قدرت الله گوپاموی، کتاب تذکره نتایج الافکار، بمبئی ۱۳۳۶ ش. (۷۱) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۷۲) محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳. (۷۳) محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی، لوامع صاحبقرانی، قم ۱۴۱۴. (۷۴) محمدامین بن فضل الله محبی، خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، بیروت. (۷۵) محمدامین بن فضل الله محبی، نفحة الریحانة و رشحة طلاءالحانه، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳span class=tag light_tagtag dark_tag۸۷ـ۱۳۹۱/ ۱۹۶۷ـ۱۹۷۱. (۷۶) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ ش. (۷۷) علی خان بن احمد مدنی، الحدائق الندیة فی شرح فواید الصمدیة، چاپ سنگی تهران ۱۲۹۷. (۷۸) علی خان بن احمد مدنی، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین، قم ۱۴۱۵. (۷۹) علی خان بن احمد مدنی، سلافة العصر فی محاسن الشعراء بکل مصر، مصر ۱۳۲۴، چاپ افست تهران. (۸۰) محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ ش. (۸۱) جلال الدین محمد منجم یزدی، تاریخ عباسی، یا روزنامة ملاجلال، چاپ سیف الله وحیدنیا، تهران ۱۳۶۶ ش. (۸۲) احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۱ ش. (۸۳) عباس بن علی موسوی حسینی، نزهة الجلیس و منیة الادیب الانیس، نجف ۱۳۸۶ـ۱۳۸۷، چاپ افست قم ۱۳۷۵ ش. (۸۴) رضا موسوی هندی، دیوان، چاپ موسی موسوی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸. (۸۵) جعفر مهاجر، الهجرة العاملیة الی ایران فی العصر الصفوی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۸۹. (۸۶) مریم میراحمدی، دین و مذهب در عصر صفوی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۸۷) محمدحسن میرجهانی طباطبائی، روایح النسمات در شرح دعای سمات، تهران ۱۳۷۰ ش. (۸۸) محمدباقر بن محمد میرداماد، اثنی عشر رسالة للمعلم الثالث، چاپ جمال الدین میردامادی. (۸۹) مجتبی مینوی، «موش و گربه مجلسی»، یغما، سال ۸، ش ۲ (اردیبهشت ۱۳۳۴). (۹۰) مجتبی مینوی، یادداشتهای مینوی، ج ۱، چاپ مهدی قریب و محمدعلی بهبودی، تهران ۱۳۷۵ ش. (۹۱) محمدطاهر نصرآبادی، تذکرة نصرآبادی، چاپ وحید دستگردی، تهران ۱۳۶۱ ش. (۹۲) عبدالله نعمه، فلاسفه شیعه، ترجمه جعفر غضبان، تهران ۱۳۶۷ ش. (۹۳) حسین بن محمدتقی نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵ـ۱۴۱۶. (۹۴) حسین بن محمدتقی نوری، الفیض القدسی فی ترجمة العلامه المجلسی، در مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۲، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۹۵) رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکره ریاض العارفین، چاپ مهرعلی گرگانی، تهران (۱۳۴۴ ش). (۹۶) رضاقلی بن محمدهادی هدایت، مجمع الفصحا، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ـ۱۳۴۰ ش. (۹۷) رضاقلی بن محمدهادی هدایت، ملحقات تاریخ روضة الصفای ناصری، در میرخواند، تاریخ روضة الصفا، ج ۸ ـ۱۰، تهران ۱۳۳۹ ش. (۹۸) جلال الدین همائی، تاریخ اصفهان، ج ۱، هنر و هنرمندان، چاپ ماهدخت بانوهمایی، تهران ۱۳۷۵ ش. (۹۹) ابراهیم بن حسین همدانی، «سواد کتابت حضرت میرزا ابراهیم همدانی بحضرت شیخ بهاءالدین محمد»، ارمغان، دوره ۷، ش ۱ (فروردین ۱۳۰۵). (۱۰۰) لطف الله هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، اصفهان ۱۳۴۴ ش. (۱۰۱) ایرانیکا. ۱۶ - پانویس
۱۷ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بهاءالدین عاملی»، شماره۲۱۵۴. lt;refp |